سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بررسی جرم اعاده حیثیت

دیده شده است که فردی تحت تعقیب قوه قضائیه است، پس از تشکیل پرونده حتی راهی زندان می شود اما طی مراحل قضایی تبرئه می شود. اعتبار مردم خدشه دار شده و خسارات مادی و معنوی زیادی متحمل می شود. ممکن است او از شغل یا خدمت خود اخراج شود یا حتی برای اثبات بی گناهی خود، هزینه هنگفتی بابت حق الوکاله پرداخت کند. اینجاست که یک فرد بی گناه به دنبال اعاده حیثیت خود است.

منظور از ادعای اعاده حیثیت یا اعاده حیثیت، بازگشت یا اعاده حیثیت و حیثیت افراد به حالت سابق - که به دلیل طرح شکایت ناعادلانه لطمه دیده است - و جبران کلیه خسارات مادی و معنوی وارده به این افراد است. اشخاص حقیقی. با اعاده حیثیت از طرق قانونی و اثبات بی گناهی متهم، جایگاه اجتماعی و اعتبار معنوی فرد احیا می شود و شخصی که پس از اثبات سوء نیت با طرح دعوی ناعادلانه موجب هتک حرمت و سلب حیثیت وی شده است. قصد آسیب رساندن به دیگری او محکوم به افترا است.

اعاده حیثیت در جامعه

برای اعاده اعتبار فردی که مورد شکایت واهی قرار گرفته است، آگهی و اعلام برائت وی در رسانه ها منتشر می شود که دلیلی بر سلامت اعتبار معنوی وی است. برای تقویت این وضعیت، قانون پیش بینی کرده است که فرد مجنون قابل تعقیب و مجازات است. اگر شخصی با انتشار اخبار کذب در رسانه ها یا در ملاء عام علیه و به ضرر شخصی اقدام کند به مجازات عدم نشر اکاذیب محکوم می شود.

اعاده حیثیت برای کسانی است که مرتکب جرم نشده اند و بی گناهی آنها ثابت شده است. در مورد مجرمانی که به عنوان مجازات به محرومیت از برخی حقوق اجتماعی محکوم می شوند و پس از مدتی در پایان مدت محکومیت از همان حقوق سابق برخوردار می شوند، اعاده حیثیت اعمال نمی شود، اما اعاده حقوق اجتماعی است. پیشنهاد شده.

نحوه طرح دعوای افترا

متهم به دروغ پس از اثبات بی گناهی خود با طرح شکایت افترا در دادسرا، از مرجع ذیربط درخواست تعقیب، رسیدگی و مجازات مشابه را دارد. مفتی به دادسرا احضار و به دفاع از خود می پردازد و در صورت اثبات قصد وی، پرونده برای سیر مراحل بعدی به دادگاه عمومی جزایی ارسال می شود.

شرایط اعاده حیثیت کدام اند؟

1. لطمه زدن به آبروی معنوی یا آسیب مادی به شخص; زیان دیده باید خسارت وارده به آنها را ثابت کند و عامل خسارت را شناسایی کند. در این زمان اگر حکمی برای اثبات ادعای او صادر شود می تواند مطالبه خسارت کند.

2. سهل انگاری قاضی؛ اگر قاضی عمداً قصور کرده باشد، این امر باید توسط مراجع قانونی ثابت شود.

3. خسارات وارده به دلیل برداشت نادرست قاضی از موضوع، حکم یا اعمال حکم در موردی خاص.

4. غرامت از طرف دولت در صورت عدم تقصیر قاضی; در اصول فقه شیعه، جبران همه خسارات و ضررها پیش بینی شده است. چنانچه بدون تقصیر قاضی به متهم ضرر وارد شود، دولت جمهوری اسلامی ایران مکلف به جبران خسارت وی خواهد بود. متضرر می تواند با اقامه دعوی به طرفین دولت از دادگاه صالحه تقاضای دعوا کند.

5. اعاده حیثیت از متهم; آنچه در قانون در خصوص اعاده حیثیت متهم به صراحت آمده است این است که «هرگاه مقامات قضایی یا سایر مقامات ذیصلاح بر خلاف قانون، شخصی را دستگیر، دستگیر یا تحت تعقیب یا محکومیت قرار دهند، برای همیشه از دستگاه قضایی عزل خواهند شد. و از مشاغل دولتی محروم می شوند». آنها به پنج سال زندان محکوم خواهند شد.» اما آیا واقعاً محکومیت قاضی ضرر و زیان و بطلان متهم بی گناه را ثابت می کند؟


موفقیت در پرونده های حقوقی در دادسرا

اقدامات وکیل برای موفقیت در پرونده های حقوقی در دادسرا چیست؟

اعتراض به اقدامات دادستان و مراجع تحقیق:

تسلط بر آیین دادرسی کیفری، آگاهی از وظایف و مسئولیت های بازپرس، دادستان، دادستان و ضابطان دادگستری و اطلاع دقیق از روند دادرسی کیفری، به وکیل کمک می کند تا بتواند در برابر اقدامات نادرست مسئولیت مربوطه بایستد و هشدار دهد. آنها از این اعتراضات. آرام آرام یکی از مهم ترین اقداماتی که وکلای حرفه ای و با تجربه می توانند انجام دهند، انتقاد از افرادی است که الزامات قانونی را در تحقیقات رعایت نمی کنند و از این طریق ممکن است حقوق متهم را ضایع کنند.

شکایت یا دعوای متقابل:

گاهی بهترین دفاع حمله است! یک وکیل خوب و حرفه ای ممکن است بتواند پرونده را به دقت بررسی کند، تخلف طرف مقابل را شناسایی کند و علاوه بر دفاع از موکل خود، با طرح دعوی یا شکایت از طرف مقابل، سعی کند او را تحت فشار قرار دهد. طبیعتاً در چنین مواقعی به دلیل اینکه شاکی تحت فشار قرار می‌گیرد، به جای تمرکز بر حمله به متهم، سازش و یا حتی تلاش برای دفاع مناسب برای او آسان‌تر می‌شود.

تلاش برای جلب رضایت شاکی:

خوب است بدانید در برخی از جرایم رضایت شاکی منجر به برائت کامل متهم و در برخی جرایم موجب تخفیف مجازات می شود. یکی از اقداماتی که وکیل می تواند با موکل و نزدیکان او انجام دهد، تلاش برای جلب رضایت شاکی و سازش شاکی و متهم است. وکیل می تواند با اطلاع رسانی از نتیجه پرونده یا راهنمایی متهم یا خانواده وی برای جلب رضایت شاکی، طرفین را به حل و فصل موضوع در خارج از دالان دادگاه و حل اختلاف به صورت دوستانه سوق دهد.

 اعتراض به آرای صادره در دادگاه:

تصمیمات بازپرس و دادستان در تحقیقات مقدماتی و در مقام انجام تحقیقات به صورت «قرار» صادر می شود. از قرارهای صادره در دادسرا می توان از قرار منع تعقیب، تعلیق تعقیب، قرار مجرمیت، قرار تامین، قرار بازداشت و ... نام برد. بسیاری از قرارهای صادره از سوی قوه قضاییه قابل اعتراض است. یکی از وظایف وکیل در دفاع از متهم در شکایت کیفری، اعتراض به دستورات صادره از سوی مراجع قضایی است که به اشتباه یا ناعادلانه صادر شده است.


هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری

هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری چیست؟

بر اساس مفاد قانون رسیدگی به تخلفات اداری کشورمان، به منظور نظارت بر حسن اجرای این قانون و ایجاد هماهنگی در کار کمیسیون‌های تخلفات اداری و کمیسیون‌ها یا کمیسیون‌های مشابه در کلیه دستگاه‌های اجرایی کشور، هیئتی متشکل از نمایندگان وزرا تشکیل می‌شود. و بالاترین مقام سازمان های مستقل دولتی به عنوان رابط و دو نماینده توسط رئیس قوه قضائیه به ریاست دبیر کل سازمان امور اداری و استخدامی کشور تشکیل می شود.

هیأت مذکور در صورت رعایت موارد ذیل توسط هر یک از هیأتهای بدوی یا تجدیدنظر دستگاههای مذکور، آن را منحل یا کلیه یا برخی از تصمیمات خود را با ذکر دلیل لغو می نماید.

ف الف- عدم رعایت قانون تخلفات اداری یا مقررات انضباطی مربوط.

ب) تبعیض در اجرای قانون رسیدگی به تخلفات اداری یا مقررات انضباطی مربوط.

ج- عدم همکاری در رسیدگی به تخلفات اداری.

اعضای هیأتهای بدوی و استیناف علاوه بر دین مبین اسلام و عمل

بر اساس احکام و اعتقاد و التزام به نظام جمهوری اسلامی ایران و اصل ولایت فقیه.

شرایط زیر را داشته باشد:

1. وضعیت تأهل.

2. حداقل 25 سال سن.

3. حداقل دیپلم متوسطه یا معادل آن به تایید شورای مدیریت منطقه الهیات.

ویژگی های هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری

هر هیأت باید یک نفر آشنا به مسائل حقوقی داشته باشد و حداقل یک نفر از اعضای هیأت بدوی و دو نفر از اعضای هیأت تجدیدنظر از کارکنان رسمی یا ثابت همان سازمان یا وزارتخانه با حداقل سه سال سابقه کار باشند. تجربه دولتی به این سمت منصوب شود.

از آنجایی که در حقوق کشور ما کمیته های تخصصی برای رسیدگی به تخلفات اداری تشکیل شده است، به راحتی می توان به اهمیت پرونده های تخلفات اداری در محاکم حقوقی پی برد. بسیاری از افراد ممکن است به دلایل مختلفی از جمله طولانی شدن مراحل رسیدگی اداری از دعوا صرف نظر کنند و با وجود تخلفات گسترده در ادارات و مراکز سازمانی، اقدامی برای احقاق حقوق خود نکنند. در چنین شرایطی میزان تخلفات اداری روز به روز افزایش می یابد و حقوق افراد پایمال می شود. وکیل یک کارشناس تخلفات اداری شخصی است که در چنین شرایطی به مردم کمک می کند تا از تضییع حقوق خود جلوگیری کنند. توجه داشته باشید که وکیل متخصص در تخلفات اداری تجربه و مهارت کافی برای پیگیری پرونده های حقوقی را دارد و در کمترین زمان ممکن به این پرونده ها رسیدگی خواهد کرد.


بررسی نزاع عمدی و دسته جمعی

شرکت در نزاع با توجه به میزان خسارت، مجازات هایی مانند قصاص، دیه و حبس دارد. گاهی عصبانیت باعث می شود که انسان دیوانه شود. در این موارد کافی است که فرد وارد دعوا شود که در این صورت نمی توان از عواقب آن جلوگیری کرد. اکنون به مفهوم نزاع دسته جمعی می پردازیم.

 منظور از نزاع دسته جمعی چیست؟

شرکت در درگیری به معنای توسل به ضرب و شتم است. به معنای ارتکاب جرم علیه شخص است که تبعات قانونی زیادی برای افراد دارد. از نظر قانونی، ضرب و شتم جراحاتی است که شامل پارگی ظاهری بافت و خونریزی از بدن نمی شود. بنابراین فردی که در دعوا شرکت می کند و باعث کبودی، تورم، رگ به رگ شدن مفاصل و مرگ در بدن طرف دعوا می شود، طبق قانون مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. آسیب معمولاً با دست یا پا با تمام وزن بدن یا با استفاده از وسایلی مانند چوب، آهن یا سنگ اتفاق می افتد، اما در هر صورت ملاک تشخیص آن آسیب ظاهری و بدون خونریزی است. بیرونی باشید، مانند زمانی که کسی بدن یک فرد را خراش می دهد، برش می دهد یا پاره می کند. بنابراین قطع عضو، سوختگی، شکستگی و بریدگی یا مانند آن همه انواع آسیب هستند.

ضرب و جرح عمدی چیست؟

اکثر افرادی که با دیگران درگیر می شوند ممکن است فکر نکنند که جنایتکاری هستند که عمداً به خود آسیب رسانده اند. نظر قانونگذار در مورد این دسته از افراد کاملاً روشن است. پس اگر شخص دیگری را عمداً قطع کند یا مجروح کند، مرتکب جنایت عمدی شده است. این امر حتی زمانی که فرد قصد انجام این کار را نداشته باشد نیز صادق است، اما نوع عمل به گونه ای است که به طور سنتی منجر به قطع عضو یا آسیب می شود. مانند شخصی که به قصد دور کردن شخصی از صحنه دعوا یا تأدیب او با چاقو ضربه می خورد.

چنین افرادی در دادگاه اعلام می کنند که قبلاً قصد قطع یا جراحت مجروح را نداشته اند، اما قاضی به آنها می گوید که اگرچه او چنین قصدی نداشته است، اما نوع وسیله ای که انجام داده است منجر به چنین نتیجه ای شده است. اما گاهی شخصی که جراحت عمدی را مرتکب شده است نه قصد انجام آن را داشته است و نه دستگاهی که استفاده کرده و یا نوع عملی که انجام داده است، بلکه به دلیل کهولت سن، بیماری، ضعف جسمانی و یا سن کم نسبت به طرف مقابل اقدام کرده است. مجروح. منجر به قطع عضو یا آسیب دیدگی در حالی که شخص آسیب دیده از آن آگاه بود.


بررسی میانجی گری دعاوی قراردادها

میانجی گری دعاوی قراردادها چگونه انجام می شود؟

حل و فصل اختلافات و حل و فصل اختلافات از طریق مذاکره و میانجیگری بهترین، سریعترین، کم هزینه ترین، بی استرس ترین، معقول ترین، متمدنانه ترین، هوشمندانه ترین و خداپسندانه ترین روش فصل خصومت ها و اختلافات است. سپس روش داوری است و آخرین و بدترین آن دادگاه و مراحل دادگستری است.

دلایل مهم برای امتناع از حل و فصل اختلافات از طریق مذاکره و میانجیگری:

- عدم آگاهی از نقاط قوت و ضعف خود در دعوا

- عدم پیش بینی صحیح آینده مبارزه و حرکت طرف مقابل در شطرنج مبارزه

- مشاوره گرفتن از خائنان و افراد منفعت طلب در تداوم اختلافات از قبیل کار چاق کاران و وکلا.

- فقدان هوش برای ارزیابی سود و زیان (مقایسه سود پولی ناشی از دعوا با زیان مادی و معنوی ناشی از ادامه دعوا)

- غافل از اصل احتیاط (یعنی یک درصد احتمال بدهید که طرف راست بگوید)

- نداشتن قلب بزرگ و قدرت کوتاه آمدن و عدم بلوغ و تجربه مدارا با دشمن و رقیب

حل اختلاف از طریق مذاکره و میانجیگری به معنای پرداخت دیه نیست، بلکه مصلحت با حفظ خط قرمز است. در روش میانجی گری، وکیل بی طرف متخصص در قراردادها و قراردادها می تواند بدون داشتن منفعت شخصی در دعاوی طرفین، رضایت خداوند بر رضایت مردم و عزت، اعتماد و مصلحت طرفین را صادقانه در نظر بگیرد. داستان محاکمه را به طرفین بگویید. توضیح دهید و بدون ترغیب یا ارعاب طرفین برای ادامه دعوا، حقوق و حقوق متقاضی میانجی گری و طرف و احتمالات دعوا در دادگاه را توضیح دهید و طرفین را به سازش ترغیب کنید.

یک وکیل قراردادی می تواند با مهارت، تجربه و تکنیک قرارداد نویسی، پیشنهادات و شرایط موثری را در اختیار طرفین قرار دهد تا راه را برای انعقاد توافق و سازش هموار کند. متأسفانه برخی از وکلا به لحاظ منافع شخصی یا به موکل امید می دهند و یا موکل را می ترسانند و این زیاده روی باعث عدم تن دادن مردم به میانجی گری می شود.

گاهی ضررهای روحی و روانی ناشی از ادامه دعوای چند ماهه و چند ساله بیش از نفع احتمالی و حتی قطعیت دعوا می باشد، به ویژه زمانی که دعوی در دعوا باشد یعنی هر یک از طرفین دعوای حقوقی و کیفری متعددی اقامه کرده باشند. در برابر دیگری به عنوان مثال، شرکتی که حاشیه ها و تنش های دعوی در یک پروژه، کارایی آن شرکت را در پروژه های دیگرش کاهش می دهد.

من واقعا کسانی را می بینم که در طول سال های دعوا بیشتر فکر و ذهنشان درگیر دادگاه و قوه قضائیه است و نتیجه جواب و استعلام از فلان اداره و واریز پول و این لایحه و جلسات متعدد با کارشناسان و وکلا  و بخش بسیاری از افکار و ذکرهای اصحاب دعوا از یاد خدا و قیامت و عمل صالح و عبادت و حقوق مردم و حقوق خانواده و حقوق خویشاوندان و حقوق همسایگان غفلت کرده است. .

بله، گرفتن حق خوب و پسندیده است، اما آنچه از نظر شرعی و اخلاقی یک تکلیف واجب است این است که سهل انگاری نکنیم و برای گرفتن حق اقدامات عادی و کافی انجام دهیم و تا آخرین ریال که لازم باشد، حتماً حق بگیریم. سایر امور مهم کار و زندگی حق فدا کردن آن را ندارند. در واقع نه از این طرف باید بیفتد و نه از آن طرف.

از این رو کسانی که در این قوه قضائیه با سردادن شعار گرفتن حق ریالی آخر سرگردان شده اند، اصرار به ادامه دعوا دارند و به همین دلیل بالا و پایین رفتن دیگر امور مهم دنیا و آخرت دچار مشکل شده است. پله های عدالت آنها فریب شیطان را خورده اند و فریب نمی دهند.