سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلسه مراتب دادگاه تجدیدنظر و وظایف آن

 

امکان تجدیدنظرخواهی فقط در مواردی که قانونگذار در قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و قانون آیین دادرسی کیفری و سایر قوانین مربوطه فراهم کرده است وجود دارد. پس از صحبت در مورد چیستی دادگاه تجدیدنظر، در این قسمت قصد داریم در مورد ساختار دادگاه تجدیدنظر صحبت کنیم و تشکیلات و ساختار این دادگاه را از منظر قانون بررسی کنیم. همه نهادهای قضایی و غیر قضایی برای برقراری نظم و پیشبرد اهدافی که برای آن شکل گرفته اند، به سلسله مراتب و ساختار منحصر به فرد خود نیاز دارند. دادگاه تجدیدنظر نیز از این قاعده مستثنی نبوده و برای پیشبرد هر چه بهتر اهداف خود دارای ساختار و سلسله مراتب خاصی است که به شرح زیر است:

بر اساس ماده 20 قانون تشکیلات دادگاه های عمومی و انقلاب، محل تشکیل دادگاه های تجدیدنظر در مرکز هر استان و به تعداد لازم می باشد.

دادگاه استیناف مرکب از یک رئیس و دو عضو مستشاری است که جلسات رسیدگی آنها با حضور دو عضو رسمیت می یابد.

رئیس دادگاه تجدیدنظر نیز می تواند رئیس شعبه اول دادگاه عمومی باشد.

دادگاه تجدیدنظر دارای شعب و دفاتری است که مدیر دفتر امور مربوط به خود از قبیل تعیین وقت، بایگانی و مکاتبات را بر عهده دارد و در شعب، احکام تجدیدنظر به عهده قضات است. . در واقع شعبه ها جزء اصلی دادگاه های تجدیدنظر هستند.

وظایف دادگاه تجدید نظر چیست؟

توضیح دادیم و گفتیم که این دادگاه ها در مرکز هر استان با هدف رسیدگی به آرای قابل تجدیدنظر در امور حقوقی و کیفری صادره از دادگاه اول تشکیل شده است. ما همچنین متذکر شدیم که ساختار دادگاه متشکل از یک رئیس و دو مشاور است که در آن جلسات با حضور دو عضو رسمیت می‌یابد و در آن سعی می‌شود اعتراضات تجدیدنظر را لغو یا تأیید کند. پس از صحبت در مورد دادگاه تجدیدنظر و ساختار آن، در این قسمت قصد داریم بیان کنیم که دادگاه تجدیدنظر چه وظایفی دارد.

برای اینکه بتوانیم بگوییم وظایف دادگاه تجدیدنظر چیست باید به قانون تشکیلات دادگاههای عمومی و انقلاب مراجعه کرد و با بررسی مواد آن به وظایف دادگاه تجدیدنظر پی برد. بر اساس قانون تشکیلات دادگاههای عمومی و انقلاب و به شرح ذیل قسمتهای قبل وظایف دادگاه تجدیدنظر عبارتند از:

تشکیل جلسه در شعب دادگاه تجدیدنظر جهت رسیدگی به اعتراض با حضور حداقل دو نفر از اعضا.

رسیدگی به رأی تجدیدنظرخواهی اعم از وصول یا عدم وصول اعتراض.

تایید رای در صورت عدم اعتراض.

نقض رأی اعتراضی، رسیدگی ماهوی و صدور رأی جدید در صورت اعتراض رسیدگی خواهد شد.

 

گروه وکلاى حامیان عدالت با مدیریت کامران میرزایی در سال 1385 و با هدف ارائه خدمات حقوقی به هموطنان گرامی تاسیس شده است.

خدمات ما در زمینه مشاوره ی حقوقی در دعاوی حقوقی، کیفری، مالی، ملکی، خانواده، قبول وکالت در مراجع قضایی، اداری و کمیسیون های مختلف و انجام امور اداری اعم از داخلی و بین الملل میباشد.

همچنین قبول انجام امور وکالتی از طرف افراد مختلف در مراجع داخلی و ایرانیان در مراجع بین المللی، دادگاه ها و مراجع قضایی کشورهای خارجی، مطابق با ضوابط و قوانین موضوعه از دیگر خدمات این مجموعه میباشد.

 


تفاوت زندان تعلیقی و حبس تعزیری

شرایط حبس تعلیقی چیست؟

در قسمت های قبل به این سوال که حبس تعلیقی چیست پاسخ دادیم و گفتیم ممکن است قاضی تصمیم به تعلیق مجازات زندان برای متهم بگیرد. حال ممکن است این سوال مطرح شود که در چه شرایطی حبس تعلیقی است؟ شرایط تعلیق مجازات طبق قانون مجازات اسلامی در ماده 46 این قانون مقرر شده است که عبارتند از:

 اولاً مجازات حبس الزاماً تعزیری است و حبس جزئی قابل تعلیق نیست. زیرا مجازات های حدی بر اساس شرع مقدس تعیین می شود و قاضی صلاحیت کاهش یا افزایش آن را ندارد. اما طبق ماده 18 قانون مجازات اسلامی، تعزیر مجازاتی است که نوع، میزان، کیفیت اجرا و مقررات و احکام مربوط به آن را قانون تعیین می کند.

دوم، حبس باید در کلاس های سه تا هشت باشد. که از سه ماه تا پانزده سال حبس است. یعنی اگر فردی به حبس تعزیری درجه دو و 16 سال محکوم شده باشد قاضی دیگر نمی تواند حکم را تعلیق کند.

تفاوت زندان تعلیقی و حبس تعزیری چیست؟

در قسمت قبل به توضیح شرایط حبس تعلیقی پرداختیم و گفتیم که این نوع حبس فقط برای حبس تعزیری درجه سه تا هشت است. اما نوع دیگری از حبس در قانون مجازات اسلامی پیش بینی شده است که به آن حبس تعزیری گفته می شود که در این قسمت از مقاله قصد داریم به بیان احکام و بررسی تفاوت آن با حبس تعلیقی بپردازیم.

طبق ماده 18 قانون مجازات اسلامی: تعزیر مجازاتی است که نوع، میزان، کیفیت اجرا و مقررات مربوط به تخفیف، تعلیق، سقوط و سایر مقررات آن را قانون تعیین می‌کند. یکی از انواع مجازات های تعزیری حبس است که درجات آن در ماده 19 قانون مجازات اسلامی تعیین شده است. حبس دارای هشت درجه است که شدیدترین آن درجه یک است که شامل حبس بیش از بیست و پنج سال و خفیف ترین نوع آن حبس هشت درجه است که شامل حبس تا سه ماه می شود.

بنابراین در پاسخ به این سوال که تفاوت حبس تعلیقی با حبس چیست، باید بگوییم که طبق مواد قانون مجازات اسلامی، حبس تعلیقی یکی از انواع حبس است که مجازات حبس در آن تعلیق می شود. همچنین حبس تعلیقی تنها شامل سه تا هشت درجه حبس می شود. در تعلیق مجازات حبس تعلیقی است، پس از انقضای مدت قانونی، حبس اجرا نمی شود، اما در حبس اساساً مجازات اجرا می شود، مگر اینکه تعلیق شود.

اطلاعات بیشتر در سایت گروه وکلای حامیان عدالت


حبس تعلیقی چیست؟

 

در پاسخ به اینکه حبس تعلیقی چیست؟ لازم به ذکر است که طبق قانون مجازات اسلامی، زمانی که شخصی به حبس محکوم می شود، بنا به شرایط و تصمیم قاضی ممکن است کلاً یا جزئی از وی تعلیق شود. بدین ترتیب زمانی که شخصی به موجب قانون محکوم و به حبس محکوم می شود، اما به تشخیص قاضی، حبس وی برای مدتی معلق می شود و اجرا نمی شود، به این حالت، حبس تعلیقی برای دریافت اطلاعات می گویند. در این رابطه شرایط تبدیل حبس به تعلیق را می توانید در ادامه مطلب بخوانید.

در صورتی که محکوم در مدت مقرر مرتکب جرم نشود، حکم حبس وی لغو و در صورت ارتکاب جرم، حبس تعلیقی وی اجرا می شود. مثلاً وقتی گفته می شود فردی به 12 سال حبس تعلیقی محکوم شده است، یعنی به 12 سال حبس تعزیری محکوم می شود که موقتاً اجرا نمی شود، اما اگر در مدت تعیین شده مرتکب جرم دیگری شود، حکم او اجرا می شود. بیرون و او زندانی می شود.

حبس تعلیقی طبق قانون مجازات اسلامی چگونه است؟

در این قسمت قصد داریم به بررسی تعلیق مجازات بر اساس قانون مجازات اسلامی بپردازیم.

مجازات حبس تعلیقی در قانون مجازات اسلامی و در ماده 46 به شرح زیر آمده است: تعلیق از یک تا پنج سال. دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری نیز می توانند پس از اجرای یک سوم از دادگاه صادرکننده حکم قطعی تقاضای تعلیق کنند. همچنین محکوم علیه در صورت داشتن شرایط «از لحاظ قانونی تقاضای تعلیق از طریق دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری» می‌تواند پس از اجرای یک سوم محکومیت خود را بگذراند.

لازم به ذکر است که اگر محکوم علیه در زمان تعلیق مجازات مرتکب جرم دیگری شود، مجازات هر دو جرم، جرمی است که حکم تعلیقی برای آن صادر شده و جرمی است که در زمان تعلیق مجازات مرتکب شده است. محکوم خواهد شد.

 

 


مجازات حد چیست؟

مجازات حد یکی از اصلی ترین انواع مجازات های پیش بینی شده در قانون مجازات اسلامی است. مجازات های حد به مجازات هایی گفته می شود که میزان و نوع آن در فقه اسلامی مشخص شده و بر اساس همان مجازات تعیین می شود. ، اعمال خواهد شد. برای مجازات مرتکب باید بالغ و عاقل باشد و بداند که عمل او دارای حرمت شرعی است. نحوه اعمال مجازات های شرعی بر اساس آیین نامه اجرای احکام مصوب 1398 می باشد.

حدود جمع کلمه حد است و در لغت حد به معنای نهی است. بنابراین مجازات جزئی به مجازات هایی اطلاق می شود که به دلیل سختی ها و سختی های خود موجب ممنوعیت و محدود شدن افراد از ارتکاب اعمال خلاف عرف می شود که خود موجب نوعی بازدارندگی از جرم می شود. منابع تعیین مجازات، فقه، آیات قرآن، روایات و سیره انبیا و امامان است. بنابراین با سایر مجازات هایی که قانونگذار با توجه به جرم و شرایط آن و عرف جامعه توضیح می دهد متفاوت است.

با توجه به اینکه یکی از منابع مهم حقوقی کشور ما فقه و منابع دینی است، این موضوع باعث می شود که دامنه جرایم مستلزم حد گسترده شود. مجازات های اصلی در قانون مجازات اسلامی چهار گروه است که یکی از آنها حد است.

 با توجه به اهمیت حداکثر مجازات در نظام دینی و حقوقی کشورمان، در این مقاله قصد داریم ابتدا به این سوال پاسخ دهیم که حداکثر مجازات چیست؟

طبق ماده 14 قانون مجازات اسلامی مجازات ها به چهار دسته حد، قصاص، دیه و تعزیر تقسیم می شوند. بنابراین حد یکی از عمده ترین انواع مجازات در این قانون است. طبق ماده 15 این قانون، حد مجازاتی است که: «علت، نوع، میزان و کیفیت اجرای آن در شرع مقدس مشخص شده است». هدف از تعیین مجازات در شرع، تمدید مجازات افراد نیست; بلکه هدف از این مجازات ها بازدارندگی و تربیت مجرم است.

شارع نوع و میزان مجازات را از قرآن اقتباس کرده است و میزان و نوع آن به همان ترتیبی است که در این کتاب آسمانی آمده است. بنابراین قاضی نمی تواند کیفیت، نوع و میزان حدود را تغییر دهد یا مجازات حد را کاهش دهد یا به طور کلی از آن صرف نظر کند.


جرم کلاهبرداری.

در حوزه حقوق جزا، جرم و به تبع آن مجازات تعیین شده بر آن از ارکان اصلی مباحث کیفری است. به طور کلی جرم را می توان هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل (انجام یا عدم انجام یک رفتار) که برای آن مجازات تعیین شده است تعریف کرد. بر این اساس جرایم را می توان به سه دسته تقسیم کرد:

آ. جرایم علیه اشخاص، یعنی جرایمی که مجروح در آن انسان و شخص باشد. مثل جنایت قتل

ب ـ جرایم علیه اموال، یعنی جرایم علیه مال. مانند جرم کلاهبرداری.

ی - جرایم علیه امنیت، یعنی جرایمی که تهدیدی برای امنیت داخلی و خارجی یک کشور محسوب می شود. مثل جرم جاسوسی.

آنچه در این مقاله مورد بحث و پاسخ قرار می گیرد، نوع دوم جرایم یعنی جرایم علیه اموال است. همچنین در اینجا با تعریف کلاهبرداری آشنا خواهید شد.

جرایم مالی یا جرایم علیه اموال، جرایمی هستند که حقوق مالکیت افراد را نقض می کنند. (یعنی حقی که شخص بر ملکی می تواند داشته باشد). آنچه در جامعه مدرن اهمیت دارد، موضوع مالکیت و حفاظت شخصی است. یعنی شخص می تواند مالک ملکی شود و نسبت به آن مال حقوقی داشته باشد و از آن ملک بهره مند شود. بدیهی است این حق مالکیت نیز مانند سایر حقوق باید از هرگونه تعدی محفوظ و محفوظ بماند.

جرایم مالی از آنجا که موضوع آن اموال و حقوق مالکیت است، علاوه بر مالک مال، به جامعه نیز آسیب می رساند. و پایه های اقتصادی جامعه را متزلزل می کند. این جرمی است که حق مالکیت یک فرد را نقض می کند. بدیهی است برای رسیدگی به این جرایم باید مالکیت و حق مالکیت شخص بر آن ملک شناسایی شود. مالکیت در واقع نوعی رابطه حقوقی است که بین شخص و ملک برقرار می شود. و شخص نسبت به آن مال از حقوق و منافعی برخوردار می شود و جرایم مالی جرایمی است که این رابطه ملکی را نقض می کند و مال را از مالک می گیرد.