سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حق حبس دوطرفه تعهدات در قراردادها

حق حبس دوطرفه تعهدات در قراردادها چیست؟ در ادامه به بررسی این  موضوع می پردازیم

حق حبس دو طرفه همان حق حبس به معنای خاص کلمه است که در قانون برای طرفین مبادله قراردادها به رسمیت شناخته شده است. بر این اساس، زمانی که تعهدات اصلی دو طرف قرارداد دارای مدت و ترتیبی نباشد، هر یک از طرفین می توانند انجام تعهد خود را منوط به تعهد دیگری قرار دهند.

مطابق ماده 377 قانون مدنی، در مواردی که برای تادیه ثمن یا تسلیم بایع موعد مقرر نشده است، خریدار می تواند تا زمان وصول بایع از تسلیم ثمن امتناع کند و بایع می تواند از تسلیم بایع امتناع کند. تا زمان دریافت قیمت حق حبس در معاملات منحصر به بیع نیست و در کلیه عقود معاوضه وجود دارد.

گاهی اوقات زمان هر دو تعهد اصلی مشخص و همزمان است که در این موارد نیز حق حبس متقابل است. مثلاً در مبایعه نامه مقرر شده است که وقت تنظیم سند و تسویه قیمت در دفترخانه است که در این صورت حق حبس متقابل وجود دارد.

نکته حائز اهمیت این است که حق حبس فقط برای تعهدات متقابل و متناظر و شاخ (اصل در مقابل اصلی یا صغیر در مقابل صغیر) است و نه تعهدات فرعی علیه موکل.

بنابراین اگر در قرارداد بیع میز زمان تحویل فروشنده و قیمت مشخص نشده باشد و در عین حال شرط شده باشد که خریدار نیز از فروشنده صندلی بخرد، فروشنده فقط می تواند اقدام کند. تحویل میز مشروط به دریافت پول میز است. که خریدار صندلی هم از او خرید می کند. یا در قرارداد ودیعه طلبکار نمی تواند استرداد مال را مشروط به دریافت هزینه های نگهداری ملک کند. ( دلالت مواد 633 و 634 قانون مدنی )

همچنین اگر در قرارداد پیش فروش مقرر شده باشد که پیش خریدار مابه التفاوت زمان را در دفترخانه بپردازد و پیش خریدار تمام قیمت را در روز دفتر بپردازد اما مابه التفاوت را تسویه نکند، پیش فروشنده می تواند. سند را به نام پیش خریدار تنظیم نکنید. این کار را نکنید زیرا ثمن تکلیف اصلی است و مابه التفاوت مابه التفاوت تعهد فرعی پیش خریدار است و ماهیتاً قیمت محسوب نمی شود.

در مورد تعهدات فرعی مندرج در عقد با تعهدات فرعی موجود در عرف در مواردی حق حبس متقابل ایجاد می شود و اصولاً تفاوتی بین ذکر در عقد و عرف نیست مگر اینکه تعهد فرعی مندرج در قرارداد از نظر حق حبس نزدیکتر است. 

حق حبس در قراردادهای فوری و تملیکی مانند خرید کالا و اجاره کالا بیشتر است، اما در قراردادهای قراردادی یعنی الزام به ارائه خدمات در آینده اختلاف نظر وجود دارد. به نظر من در قراردادهای قراردادی در پایان کار حق حبس متقابل وجود دارد اما در ابتدای کار متعهد به انجام کار حق حبس ندارد زیرا تعهد او در حال حاضر تسلیم است. و در نتیجه نمی توان زندانی کرد.

مثلاً در عقد دوخت لباس که طرفین نحوه پرداخت را ذکر نکرده اند، در ضمن عقد نمی توان تعهد خیاط را مبنی بر اینکه دوخت لباس را مشروط به دریافت دستمزد خود کرد، تسلیم کرد، اما در پایان کار خیاط را می دوزد. لباس و حق حبس دارد. یعنی تحویل لباس را مشروط به پرداخت اجرت خود کند و مشتری نیز پرداخت اجرت را مشروط به تحویل لباس کند. البته برخی این فرض را از بعد دیگری می دانند و آن این است که عرف بر ترتیب زمانی تعهدات دلالت دارد، یعنی ابتدا خیاط دزدی می کند و سپس مشتری اجرت می دهد.


تعیین دیه شکستگی ترقوه و ستون فقرات

دیه شکستگی ترقوه چگونه تعیین می شود؟  در این قسمت قصد داریم به بررسی باج شکستگی ترقوه بپردازیم.

بر اساس ماده 656 قانون مجازات اسلامی: «شکستن هر یک از استخوان های ترقوه در صورت معالجه بدون عیب، موجب چهار درصد دیه کامل و در صورت عدم درمان یا معالجه عیب نصف دیه کامل است». بنابراین در مورد دیه شکستگی ترقوه، درمان آن و عدم درمان آن امکان پذیر است. با این توضیح که در صورت درمان بدون عیب، دیه بر اساس آخرین نرخ دیه معادل 19 میلیون و 200 هزار تومان است.

اما اگر شکستگی ترقوه با عیب و نقص درمان یا معالجه نشود، میزان دیه طبق ماده 656 قانون مجازات اسلامی معادل نصف دیه کامل است که طبق آخرین میزان دیه معادل 240 دیه است. میلیون تومان.

دیه شکستگی ستون فقرات چگونه تعیین می شود؟

در قسمت قبل در مورد دیه شکستگی ترقوه صحبت کردیم و گفتیم که اگر بدون عیب و نقص درمان شود مبلغ دیه معادل 19 میلیون و 200 هزار تومان است. حال در این قسمت قصد داریم در مورد دیه شکستگی ستون فقرات صحبت کنیم.

تبصره 1 ماده 647 قانون مجازات اسلامی شکستگی ستون فقرات را تعریف کرده است. شکستگی ستون فقرات به شکستگی یک یا چند مهره از ستون فقرات به جز مهره های گردن و دنبالچه اطلاق می شود. بر اساس این ماده از قانون مجازات اسلامی، مجازات شکستن ستون فقرات به شرح زیر است:

شکستگی ستون فقرات در صورت عدم درمان (مثل قطع نخاع) و یا پس از درمان خمیده شده، دیه کاملی را به همراه دارد که مبلغ آن معادل 480 میلیون تومان است.

شکستگی ستون فقرات که به طور کامل درمان می شود اما یکی از مزایای خود را از دست می دهد. مثل اینکه دیوانه نتواند راه برود یا بنشیند یا توانایی جنسی یا کنترل ادرار او از بین برود، موجب دیه کامل می شود. در این صورت مرتکب باید 480 میلیون تومان خسارت وارده را بپردازد.

شکستگی ستون فقرات که درمان نمی شود و باعث عوارضی مانند موارد ذکر شده در بند (ب) مانند ناتوانی در راه رفتن می شود. در این صورت مرتکب علاوه بر پرداخت دیه کامل شکستگی ستون فقرات که معادل 480 میلیون تومان است، باید مبلغ هر یک از عوارض ناشی از آن را نیز بپردازد.

شکستگی ستون فقرات که بدون عیب درمان می شود باعث یک دهم دیه کامل می شود که معادل 48 میلیون تومان است.

شکستگی ستون فقرات که باعث فلج و بی حسی پاها می شود، علاوه بر باج ستون فقرات، باعث دو سوم دیه فلج هر دو پا می شود. یعنی در این صورت مجرم علاوه بر پرداخت 480 میلیون تومان باید 320 میلیون تومان بابت فلج هر دو پا بپردازد.


توقیف مال برای مهریه از طریق دادگاه

توقیف مال برای مهریه از طریق دادگاه چگونه است؟

 در صورت عدم شناسایی و توقیف اموال زوج ظرف مدت دو ماه از تاریخ ثبت درخواست توقیف جهیزیه یا ظرف شش ماه از تاریخ سند ازدواج و وصول مهریه، زوجه می‌تواند نسبت به اخذ گواهی اجرائیه اقدام نماید. ثبت نام برای گرفتن مهریه به دادگاه خانواده مراجعه کنید. توقیف مال برای مهریه از طریق دادگاه طبق دستورالعمل زیر است:

زوجه موظف است گواهی مربوطه را با همراه داشتن مدارک لازم یعنی گواهی ثبت احوال، شناسنامه، کارت ملی و سند ازدواج به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی اخذ و دادخواست مطالبه را ارائه نماید.

در این مرحله در صورتی که مبلغ مهریه زوجه تا سقف 20 میلیون تومان باشد، دادخواست مهریه به شورای حل اختلاف ارسال می شود. اما در صورتی که مبلغ مهریه بیش از 20 میلیون تومان باشد دادخواست به دادگاه خانواده ارسال می شود.

نکته قابل توجه این است که چون در مرحله توقیف مال بابت مهریه از طریق اداره ثبت، وجهی از زوج اخذ نشده و زوجه مجبور به مراجعه به دادگاه شده است، در این مرحله نیز بعید است که وجهی اخذ شده باشد. اما از آنجایی که مال یا مال ممکن است مانند وراثت بین ثبت و توقیف مال بابت مهریه از طریق دادگاه وارد ملک زوج شود، در این مرحله نیز می توان تقاضای توقیف مال بابت مهریه کرد.

دادگاه خانواده با وصول دادخواست مهریه وقت رسیدگی را تعیین و در یک جلسه به درخواست مهریه رسیدگی و رأی صادر می کند.

رای مهریه پس از گذشت 20 روز از تاریخ ابلاغ به زوج در سامانه ثنا و یا در صورت واخواهی پس از صدور رای دادگاه تجدیدنظر قطعی و قابل اجرا می باشد.

در مرحله تنفیذ، زوجه می تواند در صورتی که در این مدت از زوج به اموالی دست یافته و تا تاریخ اجرا درخواست تأمین نکرده باشد، از طریق دادگاه تقاضای توقیف مال بابت مهریه را کرده و آن مال را از طریق مزایده بفروشد.


ملاقات با کودک پس از طلاق

اگر پدر و مادر طفل طلاق گرفته باشند، بحث حضانت فرزندان پس از طلاق مطرح می شود که بر اساس آن در نهایت طفل تحت حضانت یکی از والدین قرار می گیرد. اما این نباید حق ملاقات با فرزند خود را از دیگری سلب کند. ملاقات با کودک حق ذاتی والدین است. به همین دلیل نمی توان آنها را از این حق محروم کرد. یکی از موارد مهم در این زمینه تعیین زمان و مکان مناسب برای ملاقات با فرزندان عادی است تا مصلحت کودک حفظ شود. بر همین اساس در این مقاله قصد داریم به ملاقات فرزند پس از طلاق بپردازیم و زمان و مکان ملاقات فرزند پس از طلاق را به تفصیل توضیح دهیم.

ملاقات با کودک پس از طلاق

طبق ماده 1174 قانون مدنی: اگر به واسطه طلاق یا به هر نحو دیگر، پدر و مادر طفل در یک منزل سکونت نداشته باشند، هر یک از پدر و مادری که تحت حضانت طفل نیست حق ملاقات با طفل خود را دارد. بنابراین اگر والدین به هر دلیل دیگری از هم جدا شده اند یا جدا از هم زندگی می کنند:

اولین ؛ هر کدام از آنها حق ملاقات با فرزند خود را خواهند داشت. به همین دلیل، طبق قانون، هیچ یک از والدین نمی توانند مانع ملاقات دیگری با کودک شوند.

دومین؛ سلب حق ملاقات از فرزندان پس از طلاق ممکن نیست، حتی اگر یکی از والدین دارای مفاسد و انحطاط اخلاقی باشد، نمی توان حق ملاقات فرزند را به طور کامل از او سلب کرد و فقط ممکن است به نظر. از دادگاه قرارها و زمان با کودک را کاهش دهید.

زمان و مکان ملاقات فرزند پس از طلاق

ادامه ماده 1174 در مورد زمان و مکان ملاقات طفل پس از طلاق نیز بدین شرح است:

«تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزئیات مربوط در صورت اختلاف اولیای دم با دادگاه است». بنابراین در صورت توافق اولیای دم در مورد زمان و مکان ملاقات به آن عمل می شود و در صورت بروز اختلاف دادگاه بر اساس شرایط و مصلحت زمان و مکان ملاقات را تعیین می کند. کودک، که ممکن است یک یا دو باشد. زمان ها در تعطیلات آخر هفته و در زمان های خاص است.

موارد زیر بسیار مهم است زیرا تعیین زمان و مکان ملاقات با کودک پس از طلاق اغلب باعث اختلاف نظر بین والدین می شود:

زمان جلسات را می توان افزایش یا کاهش داد. بنابراین در صورت تمایل به افزایش یا کاهش زمان ملاقات با طفل می توانید دادخواست کم و زیاد شدن زمان ملاقات را به دادگاه صالح تقدیم کنید و دادگاه نیز حکم به افزایش یا کاهش زمان ملاقات می دهد. ملاقات بر اساس شرایط و علایق کودک.

همچنین اگر توافقی در مورد محل ملاقات کودک پس از طلاق وجود نداشته باشد، این ملاقات ممکن است در کلانتری انجام شود، اگرچه کلانتری ها مکان مناسبی برای ملاقات با کودک نیستند. به همین دلیل قوه قضاییه موظف است مکان های مناسبی را برای این منظور اختصاص دهد.


قانون تقسیم ارث پدر در مصادیق مختلف

قانون تقسیم ارث پدر در مصادیق مختلف چگونه است؟

مانند تقسیم ارث مادر، تقسیم ارث پدر در مصادیق مختلف و قانون تقسیم ارث پدر بین فرزندان، کاملاً بستگی به وراثی دارد که در زمان فوت پدر زنده هستند. به همین دلیل در این قسمت به بررسی قانون تقسیم ارث پدر در مصادیق مختلف با احتساب وراث به جا مانده از وی می پردازیم:

 

1- قانون تقسیم ارث پدر در حضور پدر و مادر

در صورتی که پدر متوفی دارای فرزند نباشد (البته طفل مشروع است زیرا فرزند نامشروع در کشور ما ارث نمی برد) و فقط پدر و مادر پدر (یعنی پدربزرگ و مادربزرگ) در قید حیات باشند طبق ماده 906 قانون. مدنی قانون تقسیم ارث پدر به شرح زیر است:

اگر فقط یکی از پدربزرگ و مادربزرگ پدری متوفی (یعنی تنها جد پدری یا مادربزرگ خانواده) زنده باشد، کل دارایی را به ارث می برد.

اگر هر دو پدر یا مادر متوفی (یعنی هم پدربزرگ و هم مادربزرگ خانواده) زنده باشند، سهم مادربزرگ یک ثلث است و از ترکه باقی مانده سهم الارث جد پدری متوفی است.

 

2 قانون تقسیم ارث پدر در حضور فرزندان

در صورتی که پدر و مادر متوفی (یعنی پدربزرگ و مادربزرگ) در قید حیات نباشند ولی پدر متوفی دارای فرزند یا اولاد باشد، طبق ماده 907 قانون مدنی، قانون تقسیم ارث پدری بین اولاد و مصداق ق. سهم دختر و پسر به شرح زیر است:

پدر متوفی تنها یک فرزند دارد. در این صورت فرزند اعم از دختر یا پسر از تمام اموال پدر متوفی خود به ارث می برد.

پدر متوفی چند فرزند داشت که همگی پسر یا دختر بودند. در این صورت همه فرزندان به طور مساوی ارث می برند.

پدر متوفی دارای چند فرزند بود که تعدادی دختر و تعدادی پسر بودند. در این صورت سهم پسران دو برابر سهم دختران است.

 

3 قانون تقسیم ارث پدر در حضور فرزندان و پدر و مادر

اگر پدر متوفی هم پدر و هم فرزند داشته باشد قانون تقسیم ارث پدر به شرح زیر است:

ورثه پدر متوفی پدر و مادر و یک دختر هستند: در این صورت طبق ماده 908 قانون مدنی سهم الارث مادر از فرزند و سهم الارث پدر از او یک ششم (یک) است. -ششم) و نصف سهم است. دختر و بقیه به نسبت بین والدین و دختر تقسیم می شوند.

ورثه پدر متوفی پدر و مادر و چند دختر هستند: در این صورت طبق ماده 909 قانون مدنی سهم هر یک از پدر و مادر یک صدم (یک ششم) و دو ثلث زوجیت ارث است. دختران به طور مساوی بین آنها تقسیم می شود.

وراث متوفی پدر و مادر و دختر و پسر او هستند: در این صورت طبق ماده 907 قانون مدنی سهم هر یک از پدر و مادر یک ششم (یک ششم) و بقیه ترکه به فرزندان او می رسد. . توضیح اینکه مصداق سهم دختر و پسر این است که سهم پسر دو برابر سهم دختر باشد.

 

4 قانون تقسیم ارث پدر با حضور همسر پدر (مادر خانواده)

اگر پدر فوت کند و همسر پدر (مادر خانواده) در زمان فوت او زنده باشد، قانون تقسیم ارث پدر مطابق ماده 913 قانون خواهد بود. یعنی اگر پدر متوفی فرزند یا اولاد داشته باشد، سهم زن او ربع زوجه است; اما اگر پدر متوفی فرزندی نداشته باشد، سهم زن او نصف اموال زوجیت خواهد بود. در هر صورت، آنچه از ترکه باقی می‌ماند، بر اساس قوانین ارث بین سایر وراث تقسیم می‌شود.